فناوریهای بسیاری در جهان وجود دارند که بهکارگیری آنها میتواند در شرایط بحران نجاتبخش جان و اطلاعات افراد باشد و تا زمانی که مدیران شهری ما با آنها آشتی نکنند تحقق شهر هوشمند رویایی بیش نیست.
به گزارش افتانا (پایگاه خبری امنیت فناوری اطلاعات)، ساختمان پلاسکو صبح روز پنجشنبه دچار حادثه شد، خرابی و قطعی ۳۵۰۰ خط تلفن و اختلال در برقراری ارتباط با موبایل در زمان وقوع حادثه نخستین نشانههای ضعف زیرساختهای ارتباطی کلانشهر تهران است تا این اطمینان خاطر حاصل شود که حادثههای وسیعتر، پیامدهای بهشدت ناگوارتری برای سیستم ارتباطی کشور در پی خواهدداشت.
در شرایطی که سایر کشورها با توسل به انواع خدمات رایانش ابری در تلاش برای استخراج کوچکترین دادههای مکانی و زمانی درباره هر امری ولو در حوزه سرگرمی هستند، چرا باید سازمان آتشنشانی پس از گذشت ۲۴ساعت از وقوع فاجعه با شک و تردید درباره وضعیت آتشنشانان محبوس در زیر آوار صحبت کند و با اگر و اما، خبر آنها را بدهد.
نکته قابلتوجه نبود سامانه اطلاعرساني جمعي آتشنشانان و نبود سامانهاي براي رهگيري وضعيت حياتي و موقعيت مكاني اين افراد است بهطوريكه حتي سرپرست تيمها و افراد مسئول، شمارش دقيق افراد مفقود را ندارند و تا جایی که آتشنشانان برای اعلام زندهبودن از تلفن همراه خود استفاده كردهاند. البته این ایراد به مدیریت ساختمان بزرگی مثل پلاسکو وارد است که چرا سیستم ایمنی این ساختمان را از خارج تحتنظر نداشته تا مشخص شود در حین حادثه چه اتفاقی در آن رخ دادهاست.
در این میان، تنها دلخوشی بازماندگان به اخبارهای ضد و نقیضی درباره ارسال عکس از افراد محبوس شده یا ارسال سیگنالهای نامفهوم رادیویی است. درصورتیکه استفاده از یک وسیله با امکاناتی مانند GPS (یا دستگاه موقعیتیاب) با مکانیزم انتقال پیام صوتیتصویری با برد حدود ۱۰۰۰ متر با سطح انرژی ۵ روز کار مداوم که امروزه برای ایجاد ارتباط بین افراد درگیر حادثه در سایر کشورها استفاده میشود، میتوانست مهار و کنترل این حادثه را خیلی سریعتر از این امکانپذیر کند.
این در حالی است که استفاده از تجهیزات روباتیک برای خاموشکردن آتش بهطور آماری تلفاتی کمتر از این داشت که آتشنشانان شخصا برای خاموشکردن در معرض آتش قرار بگیرند. به نظر میرسد، با توجه به سیستم قدیمی و فرسوده تجهیزات آتشنشانی و زندهیابی، صحبت از بهکارگیری پهپادها برای تصویرسازی ساختمان دچار حادثه و تعیین موقعیت مکانی افراد محبوس در حادثه نیز با شرایط موجود امکانپذیر بهنظر نمیرسد.
این تمام داستان نقاط پنهان فقدان سیستم اطلاعاتی و ارتباطی در فاجعه چهارراه استانبول نبود، چرا که گذشت زمان نشان میدهد کلانشهر بهاصطلاح مدرن تهران مسیر طولانی برای بهروز شدن دارد و همچنان از زیرساختهای فرسوده و قدیمی رنج میبرد.
در حالی که دنیای تکنولوژی با تلاش برای اختراع انواع خدمات اینترنت اشیا و ابزارهای مجهز به سنسورها درصدد است محیط افراد را از هر نظر ایمن کند، ساختمان ۱۷ طبقه پلاسکو بدون هیچ سیستم هشداردهنده آتشسوزی به مثابه بمبی شهر را میلرزاند. در صورتی که انتظار میرود با پیشرفت سیستمهای ارتباطی امروزی مراکز پرتردد شهری از سوی سازمانهای ایمنی رصد شده و وضعیت تأسیسات آن از لحاظ کارکردی و فرسودگی مورد بررسی قرار بگیرد. نه آنکه مقامات ذیربط با ارسال اخطار صرفا رفع تکلیف کنند. به هر حال ساختمان پلاسکو ساعتهاست در آتش میسوزد، بدون آنکه کسی بداند در آن ساختمان تأسیسات و مسیرهای خروج اضطراری در چه وضعیتی است.
نکته دیگری که نشان میدهد مفاهیمی مانند شهروند الکترونیک، شهر هوشمند یا ساختمان هوشمند برای سیستم شهرنشینی ما همچنان واژگان خیالی و دور از ذهن است، هجوم صاحبان کسبوکار برای خروج اسناد و كامپيوترهاي موجود برای حفظ اسناد حسابداريشان بود، درحاليكه اگر اطلاعات اين افراد روي سامانههاي ابري ذخيره ميشد نگراني براي از دست رفتن اطلاعات وجود نداشت، همچنين درصورت استفاده صحيح از نظام بانكداري الكترونيكی نگراني وجود اسناد تضميني يا مدتدار پرداختي نيز برطرف ميشد.
به هر حال، انتظار میرود جای خالی ساختمان قدیمی پلاسکو در مرکز شهر تهران تلنگری برای آشتی با تکنولوژیهای بهروز دنیا برای حفظ و ذخیره دادههای شهری بهمنظور ارتقای ایمنی شهروندان باشد تا دوباره خبر مشابهی درباره یکی دیگر از هزاران ساختمان غیرایمن تهران شنیدهنشود.