تراشهها هر پنج تا ۱۰ سال یکبار طراحی میشوند، در نتیجه، خیلی مهم است که درک کنیم چگونه کاربران دوست دارند با کامپیوترهایشان تعامل کنند.
ایده های آقای پیشگو در اینتل
روزنامه فناوران , 4 شهريور 1391 ساعت 11:30
تراشهها هر پنج تا ۱۰ سال یکبار طراحی میشوند، در نتیجه، خیلی مهم است که درک کنیم چگونه کاربران دوست دارند با کامپیوترهایشان تعامل کنند.
چهار هزار کارمند اینتل در ایرلند، همگی به ایدهها و پیشگوییهای برایان دیوید جانسون متکی هستند تا از طریق وی به نگرشی برای استفاده از فناوری در آینده دست پیدا کنند. جانسون، نخستین و تنها آیندهگرای شرکت اینتل است که اگر بخواهد کار خود را تشریح کند، میگوید: کار من این است که ۱۰ تا ۱۵ سال آینده را پیشگویی کنم و پیشبینی کنم که چگونه مردم با کامپیوترهای خود تعامل خواهند کرد. جانسون نه تنها براساس دلایل منطقی و محکم پیشبینیهایش را بیان میکند، بلکه نگرشهایی برای آینده دارد که اینتل میتواند آنها را محقق سازد.
به گزارش افتانا (پایگاه خبری امنیت فناوری اطلاعات)، جانسون با خنده میگوید: بسیاری از این پیشگوییها به داستانهای علمی- تخیلی شبیه اند، اما در نهایت عملی هستند. وی میافزاید: تراشهها هر پنج تا ۱۰ سال یکبار طراحی میشوند، در نتیجه، خیلی مهم است که درک کنیم چگونه کاربران دوست دارند با کامپیوترهایشان تعامل کنند. وی عنوان میکند: در حال حاضر به معنای واقعی، روی تراشهها در سال ۲۰۲۰ کار میکنم.
جانسون یا به صندلی هواپیما لم داده و با گوشی هوشمندش در حال نوشتن مقالههای یکهزار کلمهای برای مجله والاستریت است یا در حال نقاشی کردن است یا دارد فیلمهای کوتاه میسازد. در واقع کار اصلی شناخت بیشتر کاربران، مطالعه در مورد جامعه و فناوری و سپس توسعه مدلهای داده و یک نگرش عملی برای کمک به اینتل در ساخت محصولات آیندهاش است. علاوه بر این، پیشبینی در مورد تراشههای کامپیوتری، گوشیهای هوشمند و سرورها تا کامپیوترهای داخل خودرو و روباتهایی که برای کمک به افراد مسن طراحی میشوند، از کارهایی است که برای جانسون تعریف شده است.
پروژه فردا
یکی دیگر از آثار جانسون طرحی به نام «پروژه فردا» است. جانسون دریچه این پروژه را روی عموم مردم گشوده است و به همه امکان میدهد درباره آینده به بحث و تبادل نظر بپردازند.
جانسون در این باره میگوید: یکی از علایق شخصی من این است که همه باید سهمی در رقم زدن آینده داشته باشند. خیلیها خیال میکنند که آینده نقطهای از پیش تعیین شده است و ما قدرتی در تغییر و دگرگونی آن نداریم، اما واقعیت آن است عملکرد و فعالیتهای ما هر روز نسخهای از آینده را ترسیم میکند.
محوریت «پروژه فردا» واداشتن دانشمندان، عموم مردم و حتی چهرههای رسانهای شاخص به تبادل نظر است. جانسون تاکنون با افرادی چون زیست شناسان ترکیبی، متخصصان امنیت و حتی Will.i.am، خواننده سرشناس آمریکایی پای صحبت نشسته است. گپ و گفت جانسون با هر یک از این چهرهها به گفتوگوی دور و درازی تبدیل شده است که همه آنها در وب سایت اینتل قابل دسترسی است. هدف جانسون از تهیه این مصاحبهها ارایه تصویری است که افراد تاثیرگذار و صاحب فکر از آینده در ذهن دارند.
یکی دیگر از محورهای این گفتوگوها مسایل علمی- تخیلی است. جانسون میگوید: من طرفدار پر و پاقرص داستانهای علمی-تخیلی هستم و از ایدههای آن در پیشبینیهای آینده نگرانه خود استفاده میکنم. حتی اگر داستانهای علمی-تخیلی هم دوست نداشته باشید حتما قبول دارید که بهترین داستانها روایتی از زندگی انسانهاست.
جانسون در ادامه میگوید: من با نویسندههایی مثل آیزاک آسیموف، رابرت آنسون هاینلاین و رالف الیسون بزرگ شدم. اگر داستانی با زمینههای علمی بنویسید، فرصت این را پیدا میکنید که به کشف و کاوش جنبههای انسانی، فرهنگی و اخلاقی فناوری بپردازید؛ به این وسیله میتوانیم به افکار پراکنده خود سر و شکل دهیم.
به این ترتیب میتوانیم نسخهای از آینده را که از آن منزجر و گریزان هستیم، هم ترسیم کنیم. مثلا یک سیستم بسته و پرفشار را تصور کنید که تحت آن همه شهروندان مدام تحت نظر هستند، زبان شناسان تاریخ را بارها و بارها به نفع جریانی خاص از نو مینویسند؛ این همان تصویری است که از «برادر بزرگ» و «۱۹۸۴» جورج اورول دیدهایم. سیستم حکومتی برادر بزرگ نسخهای از آینده است که هیچ کس آرزوی دیدنش را نمیکند، اما حال به فرهنگ و حافظه ما تبدیل شده است.
کامیک کان
جانسون قرار است به همراه کوری دکترو (Cory Doctorow)، نویسنده داستانهای علمی- تخیلی نسخه جدید «پروژه منتخب ادبی آینده» را در نمایشگاه ComicCon در نیویورک ارایه کنند. در این نمایشگاه که از یازدهم تا چهاردم اکتبر سال میلادی جاری برگزار خواهد شد، دکترو به معرفی رمان کوتاه جدید خود به نام «شوالیههای جدول رنگین کمانی» خواهد پرداخت. داستان این کتاب درباره گروهی از هکرها و کلاهبرداران سایبری در آینده نه چندان دور است.
در این نمایشگاه همچنین قرار است مصاحبه بلند بالا با Will.i.am و همچنین داگلاس راشکوف نویسنده، سخنران و رمان نویس تصویری دراختیار بازدیدکنندگان قرار بگیرد. از این گذشته پنج داستان علمی-تخیلی از نویسندههای منطقه شمال غرب ایالات متحده در نمایشگاه ComicCon نیویورک مطرح خواهد شد که محور همگی آنها علوم و فناوری است.
جانسون میگوید: ما از نویسندهها درخواست کردیم داستانهایی را با پایههای علمی باورپذیر در مورد آینده خلق کنند، سپس هیات داوران بهترین داستانها را برگزید. امیدواریم رشته این داستانهای علمی-تخیلی به ریو دو ژانیرو و انگلیس هم کشیده شود.
با وجود تمام این فعالیتها، علاقه و شیفتگی اصلی جانسون در این نهفته است که مردم پا پیش بگذارند و آینده خود را خلق کنند. جانسون میگوید: وقتی با داگلاس راشکوف حرف میزدم، به من یادآور شد که انسانها را فراموش نکنم. هدف ما این است که مردم را در شکل دهی و توسعه آینده سهیم کنیم و الگوریتمهایی بسازیم که همانند یک کتاب داستان، خلاقانه و انسانگرایانه است.
توسعه یک دیدگاه آیندهگرایانه
نخستین رشتهای که جانسون روی آن متمرکز شد؛ علوم اجتماعی بود. او هماکنون با دکتر جنویو بل (Genevieve Bell)، انسانشناس فرهنگی کار میکند که از سال ۱۹۹۸ وارد اینتل شده است. تیم آنها با متخصصان قومشناس، دانشمندان اجتماعی و گروههای دیگر در ارتباط است تا از این طریق وضعیت کنونی «فرهنگ» را درک کنند و روندی که این فرهنگ در پیش گرفته را حدس بزنند. گام بعدی این تیم شناخت سختافزار است. جانسون و تیمش با همکاری دانشمندان کامپیوتر سعی میکنند که وضعیت کنونی هنر در سختافزار، نرمافزار و الگوریتم را نیز بشناسند.
به عقیده آنها، دادههای فناوری با دادههای علوم اجتماعی در هم تنیده شدهاند تا یک به یک سوال ساده پاسخ دهند: ما چگونه میتوانیم از یک فناوری برای جذب افکار و ایدههای افراد استفاده کنیم و زندگی آنها را بهبود بخشیم؟ جانسون بعد از ترکیب تمامی این دادهها، شروع به توسعه چیزی میکند که خودش نام آن را «نگرش آیندهگرایانه» گذاشته است و تیمش برای کار کردن روی آن نگرشها وارد بازی میشوند.
و بعد از آن؟
جانسون میگوید: بعد از این مراحل، تازه کار من شروع میشود. به جاهای مختلف سفر میکنم و با مردم صحبت میکنم؛ در سازمانهای دولتی، نظامی، دانشگاهها و صنایع. در واقع، با این کار، نه تنها روی مشتریان متمرکز میشوم، بلکه به مجموعهای از شرکتها و کسبوکارها دسترسی پیدا میکنم.
وی میافزاید: در صحبتهایم با افراد به غیر از آینده کامپیوترها، درباره آینده رایانش حرف میزنیم و به طور کلی از آنها میپرسم که به نظرشان جهان به کدام سمت و سو پیش میرود. از آنها میپرسم: امروز برای انجام کارهایت به چیزی نیاز داری؟ در سال ۲۰۱۵ به چه چیزی نیاز خواهی داشت؟ در سال ۲۰۲۰ چطور؟ در واقع، با این کار به آنها امکان میدهد که در تفکرات ما دخل و تصرف داشته باشند. همین صحبتهاست که دیدگاه ما را برای سال ۲۰۲۰ واضحتر میکند و جنبه واقعیتری به آن میدهد.
این امر دقیقا یک فرآیند تکراری است. جانسون میگوید که این روند گاهی واقعا شگفتانگیز میشود. شاید خجالتآور باشد، اما دوست دارم که این تجربه را به اشتراک بگذارم: در سال ۲۰۰۴ یا ۲۰۰۵ بود که ما روی «ترسیم آینده در سال ۲۰۱۵» کار میکردیم.
زمان زیادی از آن موقع نگذشته، اما مطمئن بودیم که آینده صنعت سرگرمی تمام و کمال به میزان تقاضای و علاقه مصرفکنندگان وابسته است؛ مثل فیلمهای درخواستی (on-demand). اما زمانی که دانشمندان ما نتایج بررسیها را ارایه کردند، دریافتیم که بیشترین چیزی که مردم تقاضا داشتند دسترسی به اینترنت بود.
چراکه اینترنت نه تنها به آنها امکان میدهد که شخصیتر عمل کنند، بلکه به مجرد تقاضا میتوانند از طریق اینترنت به نیاز خود دسترسی یابند. به طور اساسی، مردم به ما گفتند که احمقها اینترنت از هر چیز دیگری مهمتر است! این امر برای ما مفاهیم بزرگی را دربر داشت. ما متوجه شدیم که در آینده کاربران نیاز به یک پلاتفورم رایانشی دارند که به صورت معنیداری شخصیسازی میشود و با گزینه اینترنت با تلویزیون ادغام شود. این فناوری خیلی پیچیدهتر از یک فناوری بلادرنگ است.
پیشنویس ۲۰۲۰
جانسون و تیمش در حال حاضر در حال کار روی سند «ترسیم آینده» در سال ۲۰۲۰ هستند. البته هنوز این کار به اتمام نرسیده، اما به عقیده جانسون، اگر قرار باشد که پیشنویسی از این ایدهها نوشته شود، یکی از مواردی که جانسون در حال مدلسازی آن برای ۲۰۲۰ است، «زندگی رمزآلود دادهها» است. جانسون میگوید: در آینده، الگوریتمها با الگوریتمهای دیگر صحبت خواهند کرد، ماشینها با ماشینهای دیگر و دیگر انسانها در این تعاملات نقشی نخواهند داشت. زمانی که دادهها جان میگیرند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ آیا به یاد خواهیم آورد که این دادهها برای کمک به انسانها تولید شده بودند؟ در واقع، آنها برای بهبود زندگی ما به وجود آمدهاند، پس نمیتوانیم این موضوع را فراموش کنیم.
جانسون اصطلاح دیگری را نیز در ترسیم آینده ۲۰۲۰ به کار میبرد با عنوان «روح رایانش» که اشاره دارد به روندی کامپیوترها طی میکنند. کامپیوترها آنقدر کوچک و کوچکتر میشوند که در آینده کاملا محو میشوند و در واقع، در آینده در دنیایی خود را خواهیم یافت که کاملا با هوش رایانشی پر شده است.
ترکیب این دو ایده باعث شده که جانسون نگرانیهایی از سال ۲۰۲۰ داشته باشد که آن را «آینده ترس» بنامد. وی میگوید: تصور کنید که همه ابزارها را در اختیار داشته باشیم؛ از سختافزار گرفته تا نرمافزار. در این صورت مردم شروع میکنند به پرسیدن اینکه پس امن بودن و بیخطر بودن در این دنیا چه معنی دارد؟ وی میافزاید: افراد از چیزهایی که اطلاعات زیادی در مورد آن ندارند، به وحشت میافتند.
دوست دارم مباحثات فرهنگی را درباره آنچه که باید از آنها بترسیم و آنچه که نباید بترسیم، شروع کنم. میخواهم از به وجود آمدن «لولو خورخوره»های جدید جلوگیری کنم. جانسون عنوان میکند: ما نه تنها باید آیندهای را که دوست داریم، تصور کنیم، بلکه باید آیندهای را نیز که دوست نداریم، تصور کنیم و برای محقق نشدن آن تلاش کنیم.
کد مطلب: 2803