پنجشنبه ۳۰ فروردين ۱۴۰۳ , 18 Apr 2024
جالب است ۰
بررسی چالش‌های کارآفرینی عرصه آی تی در گفتگو با رئیس سازمان نصر تهران:

استارتاپ ایرانی نیاز به مدیریت صحیح دارد

به عقیده رئیس سازمان نصر تهران، اکثر فعالان استارت‌آپی ایرانی تنها به فکر مطرح شدن و بعد فروش شرکت‌شان به یک شرکت بزرگ یا سرمایه‌داران هستند و استارتاپ در کشور ما یک مدیریت درست و منطقی می‌خواهد.
منبع : روزنامه دنیای اقتصاد

به عقیده رئیس سازمان نصر تهران، اکثر فعالان استارت‌آپی ایرانی تنها به فکر مطرح شدن و بعد  فروش شرکت‌شان به یک شرکت بزرگ یا سرمایه‌داران هستند و استارتاپ در کشور ما یک مدیریت درست و منطقی می‌خواهد.

به گزارش افتانا (پایگاه خبری امنیت فناوری اطلاعات)، هم‌زمان با افزایش فعالیت شرکت‌های استارت‌آپی در یک سال اخیر، نظریه‌های مختلفی درخصوص رشد و حضور این شرکت‌ها در فضای کسب و کار کشور شنیده می‌شود. نظریه‌هایی که در بسیاری مواقع متناقض با یکدیگر است. 

ناصرعلی سعادت، رئیس سازمان نظام صنفی رایانه‌ای تهران از جمله کسانی است که تجربه‌های متعددی در راه‌اندازی استارت‌آپ و شرکت‌های نوپا در کشور داشته است. «ایران رایانه»، «ندا رایانه اینترنتی» و فروشگاه اینترنتی «چاره» از جمله فعالیت‌هایی است که در پرونده کاری او در بخش IT ثبت شده است. وی جریان استارت‌آپی امروز ایران را هیجانی معرفی می‌کند و بر این باور است که فعالان استارت‌آپی شرکت‌هایی مانند اینستاگرام، فیس‌بوک و... را الگوی خود قرار داده‌اند در حالی که هنوز فردی آنها را با شیوه رشد این شرکت‌ها آشنا نکرده است. آنچه می‌خوانید حاصل  گفتگویی است با این فعال حوزه آی تی کشور. 

فضای کارآفرینی تکنولوژی در ایران را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ 
من 30 سال پیش  یک start up در حوزه IT را تحت نام شرکت نرم‌افزاری «ایران رایانه» به کمک ۵ نفر دیگر از دوستان جوان‌ام راه‌اندازی کردم. آرزوی من این است که جوان امروزی مشکلاتی را که من آن روزها داشتم، تجربه نکند البته متأسفانه برخی مشکلات که آن زمان ما با آن روبه‌رو بودیم همچنان برای جوانی که می‌خواهد تازه وارد این عرصه شود، پابرجاست.

و این مشکلات غیر‌قابل حل چیستند؟
بحث عدم توجه به کپی رایت هنوز هم ادامه دارد و بسیاری از فعالان تازه‌وارد را با مشکل مواجه کرده است. یک اشتباهی که ما در کشورمان کردیم این بود که به جای دادن پولی به مایکروسافت، آمدیم و قفل این نرم‌افزار را شکستیم و نرم‌افزار 2هزار دلاری را با ۵ هزارتومان و گاهی به‌صورت رایگان در اختیارکاربران‌مان گذاشتیم با این حرکت، موضوعی به نام نرم‌افزار را بی‌ارزش کردیم. وقتی تولیدات نرم‌افزاری یک شرکت بزرگ را بی‌ارزش می‌کنید در نتیجه در داخل کشور هم کسی برای تولیدات داخلی شرکت‌های نرم‌افزاری شما ارزشی قائل نمی‌‌شود.

۳۰ سال قبل برای راه‌اندازی یک کسب وکار نوپا با چه مشکلاتی روبه‌رو بودید؟
سال ۶۳ زمان دانشجویی ما و وقتی در فکر راه‌اندازی یک شرکت یا به قول امروزی‌ها startup بودیم، ایران درگیر جنگ بود. موشک بود که از این سو به آن سوی شهر پرتاب می‌شد. از نظر اقتصادی، فضای جامعه و... با مشکلات بسیار جدی رو‌به‌رو بود. اصلا نمی‌شود فضای امروز را با فضای آن روزها مقایسه کرد. امروز

اگر شما تصمیم بگیرید که یک شرکت راه بیندازید به سادگی  با چند نفر مشورت می‌کنید و شرکت‌تان را راه می‌اندازید. 

واقعا به نظر شما اکنون راه انداختن یک شرکت در ایران به این راحتی است؟ اگر آن زمان جنگ بود امروز هم مشکلات اقتصادی و تحریم  را داریم.
مشکلاتی که ما آن زمان داشتیم بسیار سخت‌تر بود و اصلا قابل مقایسه با مشکلات کنونی نیست. من هرچه از شرایط بد آن زمان بگویم به خاطر اینکه شما آن زمان حضور نداشتید، نمی‌توانید تصوری داشته باشید و شبیه به یک اتفاقان تاریخی است که فقط در کتاب‌ها خوانده‌اید.

اگر اکنون شرایط خوب است پس وجود چه عوامل و مشکلاتی باعث می‌شود که بسیاری حاضر به سرمایه‌گذاری یا راه‌اندازی کسب وکار نباشند؟
مشکلاتی مثل نبود سرمایه‌گذار در بخش‌های صنعتی کشور از جمله صنعت IT، باور نداشتن IT به‌عنوان عامل توسعه، روندها و مقررات اداری طولانی و پیچیده وجود دارند که باید ببینیم با این شرایط چطور می‌توانیم کارآفرینی کنیم. وقتی می‌‌گوییم فضای کارآفرینی، باید ببینیم که آیا مشکل ما این است که کارآفرین جدید تولید کنیم یا امروز که بنده اینجا نشستم و رئیس این سازمان هستم، مشکلم این است که این کارآفرینانی که ۳۰ سال است زندگی‌شان را گذاشتند، در چه وضعیتی قرار دارند. 

من و گروه دیگری مثل من در زمان جنگ کشور را ترک نکردیم و به خاطر عشق و علاقه در کشورمان ماندیم و در این ۳۰ سال گذشته هم این کلمه کارآفرین را یدک کشیدیم. امروز یک جوان که می‌خواهد کار‌آفرینی انجام دهد فردی مانند من را که کارآفرین ۳۰ سال گذشته بوده‌ام نگاه می‌کند و می‌بیند که من هنوز بعد از این ۳۰ سال درگیر مشکل بیمه، مالیات و... هستم با اینکه شفاف هم کار می‌کنم. یک کار‌آفرین با این شرایط و دیدن من می‌تواند پیش‌بینی کند که ۱۰ سال یا ۳۰سال دیگر به کجا خواهد رسید. ایجاد فضای کارآفرینی و رونق دادن به این بخش نیازمند ایجاد انگیزه است.

حداقل طی یک سال اخیر شاهد موج راه‌اندازی شرکت‌های استارت‌آپی جدیدی هستیم؛ این اتفاق را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
متأسفانه امروز فضا و هیجانی ایجاد شده که همه می‌‌خواهند استارت‌آپ راه بیندازند. جشنواره و هفته‌های استارت‌آپی گوناگون برگزار می‌کنند. با این وجود وقتی صحبت از اینستاگرام، فیس‌بوک، زاکربرگ و... به‌عنوان نمونه موفق استارت‌آپی می‌شود، این موضوع را فراموش می‌کنیم که این سرویس‌ها یا این آدم‌های موفق در چه فضایی رشد پیدا کرده‌اند. از سوی دیگر بخش کوچکی از شرکت‌های IT ما وارد فرابورس شده‌اند، نه بورس. این درحالی است که در آمریکا اگر شما امروز  شرکت بزنید، چهارسال دیگر موفق می‌شوید IPO کنید و به یک شرکت جهانی تبدیل شوید. 

دسترسی نمونه‌های شرکت‌های موفق استارت‌آپی به بازارهای جهانی چگونه است و دسترسی ما در چه شرایطی قرار دارد‌؟ و آیا اصولاً شما رمز موفقیت شرکت‌های استارت‌آپی ایرانی را ارتباط با بازارهای جهان می‌دانید‌؟
بله، من قبول ندارم که کارآفرینان ما در محدوده جغرافیایی مملکت به فروش محصول‌شان فکر کنند و بزرگ شوند. ما در ۳۰ سال گذشته از فرصت‌های مشابه خود با کشورهای همسایه ایران مانند تشابه ریشه‌های زبانی فارسی با کشورهایی مثل تاجیکستان، افغانستان یا حتی عربی که سبک نوشتاری مشابه با فارسی دارد تا چه حد استفاده کرده‌ایم؟! هرچند که صحبت از صادرات نرم‌افزار و کارهای این‌چنینی می‌شود  ولی ما نباید خومان را
گول بزنیم. 

اما با همه این شرایط در کشور نمونه‌های موفق شرکت‌های استارت‌آپی داریم.
نمی‌خواهم اسم ببرم اما همیشه در این نوع بحث‌ها سه چهار مورد را مثال می‌زنیم که من قبول ندارم این نمونه‌ها srartupهای موفق هستند. اینها اصلا srartup نیستند بلکه  حوادثی است که در کنارش اگر کسی جزئیات موضوع را ببیند، متوجه می‌شود که یک سرمایه‌ای آمده و فردی خارج از گروه کاری کرده تا شرکتی موفق شده است. 

من به‌عنوان عضوی از سازمان نظام صنفی رایانه‌ای تهران از نزدیک با مسائل و مشکلات شرکت‌ها روبه رو هستم؛یک روز تعرفه بالای گمرکی و یک روز افزایش مالیات. گاه شرایط کاری آن‌قدر سخت می‌شود که برخی شرکت‌ها سه ماه حقوق برای پرداخت به کارمندان‌شان ندارند و در این شرایط وقتی  از من می‌پرسید فضای کارآفرینی IT در ایران مناسب است مسلماً می‌گویم اگر این شرایط را نشان ندهیم و پرده‌ای بکشیم روی تمام بلاهایی که در ۳۰ سال گذشته سر کارآفرینانی مانند ما آمده، شاید بتوان گفت فضا مناسب است.

از چه راهی می‌‌توان جلوی خروج نیروهای موفق و با استعداد را از کشور گرفت؟
اگر می‌‌خواهید کارآفرینی شکل بگیرد باید شرکت‌هایی را حمایت کنید که در حال حاضر با مشکلات فراوان روبه‌رو هستند. اینکه مد شده همه می‌روند srart up می‌زنند، یعنی همه سرمایه‌های مملکت را روی کارآفرینی می‌بریم، درحالی که به این موضوع فکر نمی‌‌کنیم که وقتی شرکتی وارد بازار می‌‌شود مسئله عرضه و تقاضا را هم به دنبال دارد و بازار و تحریک بازار می‌خواهد. کاری که باید انجام دهیم حمایت از شرکت‌های موجود است. باید شرایطی فراهم کنیم که این شرکت‌های بزرگ وارد بورس شوند. در آن سوی آب شرایط را خودشان برای فعالیت شرکت‌های srart up فراهم می‌کنند و بعد هم از آنها حمایت می‌شود. در همه جای دنیا افراد در صنعت آی تی پولدار می‌شوند و اگر این اتفاق در آی تی کشور ما نیفتد کارآفرینی در آن بیهوده است. آنها سرمایه‌های زیاد صرف صنعت آی تی خود می‌‌کنند تا شرکت موفقی مانند مایکروسافت درست شود که درآمد میلیاردی دارد اما حالا شما نگاه کنید به میزان سرمایه یک شرکت نرم‌افزاری ایرانی که بین ۳۰۰ تا ۴۰۰میلیون تومان است. درآمدی که با آن نمی‌توان در تهران یک خانه خرید. 

به‌عنوان رئیس سازمان نظام صنفی رایانه‌ای تهران، مشکل عمده شرکتی که از مرحله استارت‌آپی خارج شده و به سمت گسترده شدن زمینه فعالیت‌هایش می‌رود در چه می‌بینید؟
اول به من بگویید شرکت استارت‌آپ چیست تا من هم بفهمم. ما امروز شرکتی داریم که ۱۵ سال است فکر می‌کند نوپا یا استارت‌آپ است. طول عمر شرکت نوپا در استانداردهای جهانی بین ۳ تا ۵ سال است. مدام اسم چند شرکت به اسم شرکت موفق نوپا را می‌شنویم ولی شرکتی که ۱۱ سال مشغول فعالیت است دیگر استارت‌آپ نوپا و موفق نیست. ما سال اول که ایران رایانه را راه انداختیم در سال دوم دخل و خرجمان را درمی‌آوردیم. هیچ‌یک از اعضای شرکت هم ارثی‌ از پدرش نگرفته بود. ما همه با هم شبان‌ روزی کار می‌‌کردیم. نوپا به چنین شرکتی می‌‌گویند. 

چیزی که خیلی خطرناک است و من با آن مسئله دارم این است که مسئله‌ای را
در بوق و کرنا کرده و دیگران را تشویق به ورود به یک عرصه می‌کنیم و دو سال بعد هم یک شرکت خارجی می‌آید شرکت شما را خریداری می‌‌کند و یک پول کلان به دست می‌آورید. این روش راه‌اندازی شرکت استارت‌آپ متأسفانه به یک فرهنگ تبدیل شده است؛ برای اینکه ما مدیریت درستی در این بخش نداشته‌ایم. اجازه دادیم افرادی وارد این فضا شوند و تجارتی به نام «شرکت نوپازدن و فروختن» راه بیندازند. برای راضی کردن و جلب توجه جوانان به داستان موفقیت شرکت یوتیوب، اینستاگرام، فیس‌بوک و... اشاره می‌‌کنند و‌لی به این موضوعات اشاره نمی‌کنند که فیس‌بوک، اینستاگرام، واتس‌اپ از روی علاقه کارشان را شروع کردند نه با این هدف که یک شرکت راه بیندازند و بعد به گروه دیگر بفروشند.

برگزاری دوره‌های استارت‌آپی را چندان به نفع فضای کارآفرینی حوزه آی‌تی کشور نمی‌دانید؟
این جریانی که راه افتاده و مدام کنفرانس و جشنواره استارت‌آپ می‌گذارند، خوب است اما اینکه همه‌جا دارند تبلیغ می‌کنند مانند اینستاگرام خواهید شد که طی چندسال به چندصدمیلیون دلار درآمد می‌رسید، سم مهلک است. در آمریکا هیچ‌کس با چنین سیاستی جلو نمی‌رود. یک جوان آمریکایی به این فکر می‌کند که اگر من ایده داشته باشم و صبح تا شب هم نخوابم قطعاً می‌توانم یک کسب و کار موفق راه بیندازم یا فردی مانند استیو جابز که حالا همه زندگی‌نامه‌اش را همه می‌دانند با کلی سختی و بی‌پولی دست و پنجه نرم کرد تا امروز اپل به این مرحله رسیده است. تنها چیزی که جوان ایرانی از این مدل‌های موفق یاد گرفته این است که من هم دانشگاه و ادامه تحصیل را رها کنم تا مانند جابز و بیل‌گیتس شوم. بیل گیتس یا جابز اگر دانشگاه‌شان را رها کردند در عوض تمام انرژی و عشق‌شان را روی ایده‌شان گذاشتند ولی اگر این جوان ایرانی دانشگاه‌ش را رها کند به هیچ‌جا نخواهد رسید. این جریان استارتاپی به شرطی به نفع این صنعت است که درست مدیریت شود وگرنه بسیار خطرناک است و به یک معضل در کنار معضلات دیگر تبدیل می‌شود.

فعالیت مراکز رشد یا شهرک‌های فناوری را در این میان چگونه می‌بینید؟
صحبت از مراکز رشد می‌شود اما من به‌عنوان یکی از فعالان بخش آی تی کشور تا به حال شرکتی را ندیده‌ام که از این مراکز خارج شده باشد. مثال‌هایی داریم از گروه‌هایی که ۱۵ سال در این مرکز مانده‌اند اما با هیچ رشدی همراه نشده‌اند؛ در این بین یک مشکلی هست. 

چرا کسی این مشکل را پیدا نمی‌کند؟ 
مشکل مایکی دوتا نیست. آرزوی من این است که اگر یک روز غول چراغ جادو وجود داشت تنها یک خواسته من را برآورده می‌‌کرد و آن اجرای همه سندهای حوزه فناوری اطلاعات بود که اجرا نشده و روی هم انباشته شده است. 

چقدر امید دارید که ما در ایران یک شبه بتوانیم سیلیکون‌ولی، مانند آنچه در کشورهای دیگر هم شکل گرفته، ایجاد کنیم؟ 
اشکال در همین جمله است. اصلا سیلیکون‌ولی را کسی درست نکرده و این منطقه زاده شده است. وقتی شما می‌‌آیید یک کاری را از روی کار دیگری کپی کنید، همه چیز را خراب خواهید کرد. در نهایت دولت وارد جریان شده و شرایط بدتر و پیچیده‌تر می‌شود.

کد مطلب : 9320
https://aftana.ir/vdcf.0d1iw6dmxgiaw.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی