باید این حقیقت تلخ را پذیرفت که وضعیت IT در ایران در مقایسه با کشورهای منطقه در وضعیت مناسبی نیست.
یادداشت علی کیائیفر، کارشناس ارشد فناوری اطلاعات و ارتباطات
مروری بر ریشههای مشکلات فناوری اطلاعات در ایران
15 آذر 1394 ساعت 10:00
باید این حقیقت تلخ را پذیرفت که وضعیت IT در ایران در مقایسه با کشورهای منطقه در وضعیت مناسبی نیست.
باید این حقیقت تلخ را پذیرفت که وضعیت IT در ایران در مقایسه با کشورهای منطقه در وضعیت مناسبی نیست.
به گزارش افتانا (پایگاه خبری امنیت فناوری اطلاعات)،شاید نزدیک به چهار دهه است که از ورود اولین کامپیوترها به کشور میگذرد؛ ایران در آن زمان از اولین کشورهای منطقه خاورمیانه بود که نسبت به ورود کامپیوتر در کشور اقدام کرد.
اتفاقی نویدبخش که میتوانست موجب پیشتازی ایران در حوزه فناوری اطلاعات شود. بهویژه در زمانی که میزان پیشرفت IT در کشورها از جمله پارامترهای توسعهیافتگی محسوب میشود. اما متاسفانه نشد و باید این حقیقت تلخ را پذیرفت که وضعیت IT در ایران در مقایسه با کشورهای منطقه در وضعیت مناسبی نیست. نگاهی به وضعیت زیرساختهای ارتباطی، سرعت اینترنت، تولیدات نرم افزاری و سخت افزاری و ... این ادعا را اثبات میکند.
دلایل بسیار زیادی را میتوان برای عقبافتادگی ایران در این حوزه مهم برشمرد که به مهمترین آنها به اختصار اشاره می شود:
عدم وجود قانون مالکیت معنوی: متاسفانه بهدلیل عدم وجود قانون Copy Right در کشور شاهد جولان نرم افزارهای گران قیمت کرک شده خارجی در کشور هستیم که بهصورت رسمی و بدون هیچگونه محدودیتی ارائه میشوند. نرم افزارهایی که گاهی دهها میلیون تومان قیمت دارند اما با ۲۰۰۰ تومان به فروش میرسند! در این شرایط صنعت نرم افزار کشور هیچگونه انگیزهای برای تولید نرم افزارهایی مشابه نرم افزارهای خارجی و رقابت با آنها را نخواهد داشت و عملا این ضعف قانونی منجر به مرگ صنعت نرم افزار کشور شده است و صرفا نرم افزارهایی در کشور تولید می شود که نمونههای خارجی آن موجود نباشد و مورد نیاز بومی در کشور باشد.
متولیان موازی در صنعت IT: وجود سازمانهای متعدد موازی دولتی باعث شده است که چرخه صنعت فناوری اطلاعات در ایران بسیار کند شود و فاصله طرح و ایده تا عمل بسیار زیاد و طاقتفرسا و طولانی شود. متولیان متعددی همچون سازمان تنظیم مقررات رادیویی، ارتباطات زیرساخت، سازمان فناوری اطلاعات، شورای عالی انفورماتیک، سازمان نظام صنفی رایانه، شورای عالی فضای مجازی و ... باعث شده است که تصمیمسازی در صنعت IT کشور در مسیر نادرست قرار بگیرد و تصمیمات مهم، بسیار دیر گرفته شوند. در صنعت IT، ظهور و بروز و افول تکنولوژیها بسیار سریع اتفاق میافتد و عملا کند بودن چرخههای دولتی باعث میشود حداقل یک فاز از خطوط مقدم تکنولوژی در دنیا عقب باشیم. مثلا در زمانی که همه دنیا شبکه های ۴G را پیادهسازی میکنند ما در فکر پیادهسازی ۳G هستیم. یکی از عوارض جدی ناکارآمدی دولت در این عرصه، خارج شدن بخش خصوصی از رقابت است. تنها راه موفقیت، سپردن امور به دست بخش خصوصی است و دولت از دیدگاه حاکمیتی باید به نظارت بر بخش خصوصی اکتفا کند.
تلاش بیهوده بر بومیسازی: متاسفانه نگاه غالب مدیران تصمیم ساز در حوزه IT در کشور، بومی سازی ابزارهایی است که در تمام دنیا مورد استفاده قرار می گیرند. به همین دلیل بودجه های کلانی صرف پروژه های بدون بازدهی مانند Email ملی، موتور جستجوی ملی، سیستم عامل ملی، مسیریاب ملی، آنتی ویروس ملی و ... میشود شاید بومیسازی در موارد بسیار خاص، با توجیهاتی همراه باشد اما نباید تمرکز مدیران و بودجهها بر بومیسازی بنا شود. قرار نیست همه چرخها از اول اختراع شوند. در دنیای IT شرکتها همافزایی میکنند و دانش یکدیگر و حتی رقبا را تکمیل و ارائه میکنند. رویکرد شدید بومیسازی موجب این خسارت سنگین شده است که از این صنعت ارزشآفرین که میتواند حداقل ۱۰۰ درصد افزایش بهرهوری در کشور ایجاد کند غافل شویم و همه بودجهها را صرف بومیسازی محصولاتی کنیم که هرگز توان رقابت با نمونههای خارجی را نداشته و فروش و استفاده از آنها تنها از طریق بخشنامه امکانپذیر باشد! تمرکز دولت به جای بومیسازی باید بر استفاده صحیح از IT در کشور باشد. با استفاده از صنعت فناوری اطلاعات میتوان چرخهای بهداشت و درمان، رفاه عمومی، کشاورزی، گردشگری، نفت و گاز و پتروشیمی، صنایع و معادن، بسترهای تجارتی و بازرگانی، علوم دانشگاهی و پزشکی، مسکن، خودرو و راهسازی، تعلیم و تعلم، آموزش همگانی و حتی رانندگی و ... را متحول کرد، اما غفلت مدیران از این صنعت درآمد آفرین باعث شده است که IT در سازمانهای ایران تنها به وجود چند رایانه که تنها کاغذها را از روی میز ادارهها جمعآوری میکند، خلاصه شود.
ضعف مشاوران: در صنعت فناوری اطلاعات ایران اصولا مشاورهای خوب بسیار اندکی داریم. اغلب مشاوران، متاسفانه بیشتر مشابه کارشناسان فعالیت میکنند و نهایت امری که خود را درگیر آن میکنند، مراقبت از ساختار شبکههای سازمانها و انتخاب برند است که اینها در حیطه عمل کارشناسان است نه مشاوران! مشاوران باید راهبران فناوری اطلاعات باشند و چرخه این صنعت را در جهتی به حرکت درآورند که منجر به ارزشآفرینی شود، اما در اغلب موارد شاهد هستیم که مشاوران سازمانها، به ارائه طرحهایی برای الکترونیکی کردن دستورات و فرایندهای سنتی هدایت میکنند.
کد مطلب: 10487