در هفت یا هشت سال اخیر دنیا شاهد رشد چشمگیر شبکههای اجتماعی بوده است و این شبکهها توانستهاند طی این مدت اعتماد و توجه زیادی را به خود جلب کنند پس بستر مناسبی برای بسیاری از فعالیتها از جمله فعالیتهای مالی و نه فقط بانکی شدند که پیش از این امکانپذیر نبوده چنین اتفاقی بیفتد.
به گزارش افتانا (پایگاه خبری امنیت فناوری اطلاعات)، با این اوصاف این نهادسازی جدید در بستر شبکههای اجتماعی چالشهای خاص خود را نیز به همراه دارد که در این یادداشت سعی بر این است که به برخی از آنها اشاره شود.مدلهای جدیدی که شبکههای اجتماعی بهعنوان ابزارهای مالی با خود همراه آورده باعث شده تا جمعسپاری، پرداختهای نفربهنفر و اطلاعرسانی که قبلا به شکل الکترونیکی صورت نمیگرفته بلکه سنتی و بومی بوده در حالت جدید و در بستر شبکههای اجتماعی حالتی چالشبرانگیز پیدا کند.
این چالش که حتی کشورهای پیشرفته را نیز شامل میشود بحث اعتمادسازی و نیز مجوزهای قانونی است. شبکههای اجتماعی در بستر اینترنت و در دنیای مجازی اقدام به جذب افراد میکنند و این جذب معمولا در ابتدا با چالش احراز هویت مواجه است؛ چراکه افراد اغلب از طریق نام کاربری و ایمیل وارد این شبکهها میشوند که اگر شبکه اجتماعی بهصورت محلی باشد کار احراز هویت به نظر آسانتر میرسد اما وقتی بحث بر سر شبکه جهانی باشد آنوقت موضوع پیچیدهتر میشود. معمولا ۳ تا ۵ سال طول میکشد تا یک شبکه اجتماعی بتواند به جایگاهی برسد که افراد در آن احراز هویت واقعی و نه جعلی داشته باشند و در واقع آن شبکه اجتماعی به چنین بلوغی برسد. خیلی از شبکههای اجتماعی طی همان ۲ یا ۳ سال ابتدایی از دور خارج شده و از بین میروند.
تاکنون تلاشهای بسیاری برای این صورت گرفته تا شبکههای اجتماعی تعریف و ایجاد شوند که فرآیندهای مالی بر بستر آنها صورت گیرد؛ اما تنها تعداد اندکی از آنها توانستهاند خود را نگه دارند و بستر مناسبی برای فعالیتهای مالی شوند.
در حوزههای مالی دو مساله اهمیت فزایندهای پیدا میکند. یکی اینکه وقتی شخص تنها برای دوستیابی یا آگاهی از اخبار و مسائل روز به سمت عضویت در شبکههای اجتماعی میرود به سطح دیگری از اطمینان و اعتماد به هویتها نیاز دارد، اما وقتی بحث بر سر فرآیندهای مالی و انجام تراکنشهایی است که منافع مالی فرد را در برمیگیرد جنس این اعتماد و لزوم و اهمیت وجود آن متفاوت میشود. پس این احراز هویت باید دو طرفه باشد؛ یعنی شخص به شبکه، شبکه به شخص و شخص به شخص همه باید در این فرآیند به هم اعتماد پیدا کنند و این امر باعث میشود که تعداد زیادی از این شبکهها حذف شده و تعداد کمی از آنها بتوانند فعالیتهای مالی خود را در سطح گستردهای اشاعه دهند.ما در اینجا حرفی از تکنیکهای فنی و سطوح امنیتی نمیزنیم؛ چراکه هر شبکه اجتماعی دانش این را در اختیار دارد که سطح معقول و استانداردی از زیرساختهای فنی را در خود ایجاد و تقویت کند اما مقوله اعتمادسازی ممکن است ۲ یا ۳ سال به طول بینجامد تا در یک شبکه اجتماعی ثبات و قوام پیدا کند و نرسیدن به همین جایگاه است که منجر به شکست یک شبکه اجتماعی میشود.مساله دیگر، بحث مجوزها و نهادهای قانونی است که باید بر بستر آنها اجازه و فرصت ورود شبکههای اجتماعی به فضای مالی فراهم شده باشد. در اغلب کشورهای دنیا این اجازه فقط به بانکها داده میشود و با حرکتهای استارتآپی و شرکتهای نوپایی که سعی میکنند در این راستا فعالیت داشته باشند برخورد قانونی صورت میگیرد.
از طرف دیگر اغلب دیده میشود بانکها، نهادهای مالی محافظهکاری هستند که حاضر نیستند وارد این شبکههای مجازی شوند. از همین رو رشد در این زمینه در جاهایی دیده میشود که نهادهای نوپا و جریانهای استارتآپی با چنین محدودیت قانونی مواجه نیستند و از طرف دیگر موسسات مالی وجود دارند که ریسکپذیری انتقال به این بستر را از خود نشان میدهند، همچنین فناوری پولهای ناپدید مانند آنچه این روزها تحتعنوان بیت کوین و پول مجازی میشناسیم به یک واحد پولی جدید در شبکههای اجتماعی تبدیل شده است که کمکم در حال تبدیل شدن به یک حوزه رو به رشد است و انتظار میرود روزی به جایی برسد که انواع ارزهای این حوزه کمکم پیشرفت کرده و توسط بانکها پذیرفته شده و جای پولهای مختلف را بگیرد. این امر بهویژه در حوزههای به اصطلاح زیرزمینی و فعالیتهایی نظیر قمارخانهها و سایتهای دانلود غیرقانونی و انواع مشاغلی که پولشویی در آنها صورت میگیرد جایگاه قابل توجهی پیدا کرده است و پیشبینی میشود که باعث کمک به رشد این مشاغل نیز خواهد شد.
اکنون در بسیاری از جاها این پولهای ناپدید را بهعنوان کالا میبینند و برخی نیز آن را بهعنوان واحد پولی قبول دارند. این فناوری نوینی است که بر بستر دنیای مجازی رقمخورده است، هرچند تاکنون شبکههای اجتماعی زیادی داشتهایم که در زمینه مالی و ازجمله بانکی فعالیت کنند، اما حجم تراکنشهایی که در این بستر صورت میگیرد با حجمی که در نهادهای مالی مرسوم اتفاق میافتد قابل مقایسه نیست، هرچند که همین حجم تراکنش هم در مقیاس و حد و اندازه خود برای شبکههای اجتماعی قابل تحسین است، اما نمیتوان این موضوع را انکار کرد که هنوز حجم کمی از فرآیندهای مالی بر بستر شبکههای اجتماعی روی میدهد.