شبکههای اجتماعی از جمله تحولات فناوری در سالهای اخیر هستند که منجر به ارائه بازتعریفی از مفهوم کسبوکار شده است.
به گزارش افتانا (پایگاه خبری امنیت فناوری اطلاعات)، قلمرو توسعه این موج عظیم، مرزهای صنعت بانکداری را نیز درنوردیده است. به عبارت دیگر با ورود بانکها به شبکههای اجتماعی گونه جدیدی از واسطهگری مالی را شاهد هستیم که در آن، مشتریان خدمات مالی، بهعنوان بخشی از زنجیره تولید ارزش در فرآیند بانکداری مشارکت بیشتری میجویند.
امروزه، شبکههای اجتماعی بهعنوان یکی از زیرساختهای تبادل اطلاعات بانکها و مشتریان هستند. بانکها از این طریق میتوانند رفتار مشتریان خود را رصد کرده و از نظرات و ایدههای آنان پیرامون ابعاد مختلف خدمات بانکی بهرهمند شوند. همچنین مصادیق متنوعی از حضور بانکهای پیشرو در شبکههای اجتماعی با هدف ارتقای برند و مدیریت وفاداری مشتریان به چشم میخورد. ولی یکی از منافع این شبکهها که صنعت بانکداری را از سایر صنایع متمایز میسازد، امکان استفاده از آنها بهعنوان کانالی تعاملی برای ارائه آن دسته از خدمات مالی است که پیش از این، از طریق سامانههایی نظیر اینترنت بانک ارائه میشد. در این وضعیت، مزیت شبکههای اجتماعی نسبت به گزینههایی همچون اینترنت بانک، افزایش کاربرپسندی و تسریع انجام تراکنش بهواسطه ارتقای قابلیت استفاده از آن است.
علاوه بر این، یکی دیگر از امکانات این شبکهها برای صنعت بانکداری در فلسفه ایجاد امکان اتصال مشتریان بانک به یکدیگر نهفته است. در واقع به کارگیری شبکههای اجتماعی، صرفهجویی ایجاد زیرساخت اتصال مشتریان به یکدیگر برای انجام تراکنشهای مشارکتی را با خود به همراه دارد؛ چراکه این شبکهها از طریق ایجاد گروههایی با سطح دسترسی از پیش تعریفشده، میتوانند بهعنوان کارتابل شخصی برای مشتریان خدمات مالی ایفای نقش کنند.شاید یکی از تفکراتی که توسعه این نوع از بانکداری را در ایران، به واسطه محدودیتهای ناشی از سیاست فیلترینگ، ناممکن میداند برگرفته از این تلقی باشد که بانکها باید صرفا بر بستر شبکه اجتماعی فیس بوک به ارائه خدمات بپردازند.
گرچه رویکرد غالب در عرصه بینالمللی، یکپارچهسازی خدمات مالی با این شبکه است، اما فرصتهای حضور، صرفا به این شبکه محدود نمیشود. بدیهی است که کسب درکی عمیق از مختصات ارائه خدمات بانکی بر بستر شبکههای اجتماعی، میتواند گزینههای متنوع دیگری را برای تصمیمگیری در اختیار قرار دهد.
اگرچه بانکداری مبتنی بر فیس بوک، مزایایی همچون قابلیت ارائه خدمات به بزرگترین جمعیت جهان را دارد، اما گزینههای متعدد دیگری همچون شبکههای اجتماعی داخلی نیز مطرح هستند. همچنین برخی از بانکها در حال برنامهریزی برای طراحی شبکه اجتماعی داخلی خود بوده و از این راه بخت خود را میآزمایند.
در این راهحل، بانکها و موسسات مالی امکان بیشتری برای افزایش قابلیت شخصیسازی خدمات خود دارند. همچنین تجدیدنظر در نگرش بسته مدیریت باشگاههای مشتریان بانکها و افزایش قابلیت اتصال مشتریان به یکدیگر، یکی از موضوعاتی است که شایسته بررسی بیشتر است؛ چراکه برخی از باشگاهها، به اشتباه بر پایه تعامل بانک مشتری طراحی شدهاند، در حالی که مزیت اصلی این مفهوم در ایجاد امکان تعامل مشتریان بانک با یکدیگر است.
بررسی رویکردهای نوین، فرصت بازنگری در برخی مفروضات اساسی صنعت بانکداری را فراهم میکند؛ زمینههای وقوع بحرانهای مالی اخیر در جهان نیز، این امکان را برای متفکران عرصه بانکداری ایجاد کرد تا بار دیگر مفهوم ارزش و راههای متعارف حصول آن را به بوته نقد بکشند. برآیند این بررسیها، لزوم توجه به «اجتماع» را بیش از پیش نشان میدهد.
در شرایطی که جامعه مجازی و رفتارهای فردی و اجتماعی انسان معاصر چنان درهم تنیده شدهاند که ترسیم مرزی برای تفکیک این دو از هم ناممکن است، با پررنگ شدن حضور شبکههای مجازی مانند «سکند لایف» که نمونهای شبیهسازی شده از زندگی واقعی است و با پیدایش پولهای نوظهور که شالوده اقتصاد را با دگردیسی روبهرو ساختهاند، جهان مختصات جدیدی را تجربه میکند. در این زیست بوم نو، اتکا به راهکارهای فرسوده نتیجهای محتوم به شکست و فروپاشی را با خود به همراه خواهد داشت. باید در اندیشه فردا بود؛ چراکه آینده امروز است. «کوه با نخستین سنگها آغاز میشود.»