مرکز آمار ایران طی سه سال در دو سرشماری، پرسشهایی را در حوزه کامپیوتر و اینترنت از برخی خانوارهای ایرانی پرسید که نتایج هر دو نشان دهنده فاصله عمیقی بین آمارهای این مرکز و آمارهایی بود که وزارت ارتباطات ایران پیش از این اعلام کرده بود.
منبع : روزنامه دنیای اقتصاد
واقعیت این است که علم آمارگیری نه نیازی به دفاع ما دارد و نه اساسا میتوان آن را با فرمولهای فانتزی و من درآوردی جایگزین کرد. مرکز آمار ایران طی سه سال در دو سرشماری، پرسشهایی را در حوزه کامپیوتر و اینترنت از برخی خانوارهای ایرانی پرسید که نتایج هر دو نشان دهنده فاصله عمیقی بین آمارهای این مرکز و آمارهایی بود که وزارت ارتباطات ایران پیش از این اعلام کرده بود.
نکته جالب آنکه نظرسنجی اول اتفاقا با سفارش سازمان فناوری اطلاعات ایران صورت گرفت، اما از آنجا که آمارهای به دست آمده نشاندهنده پيشرفت چنداني در عرصه ضریب نفوذ اینترنت نبود، این سازمان حاضر به انتشار آن نشد و تا مدتها نیز جلوی انتشار آن را از طریق مرکز آمار ایران گرفت.
خوشبختانه در سرشماری نفوس و مسکن سال ۹۰ باردیگر پرسشهایی درباره دسترسی خانوارهای ایرانی به اینترنت و کامپیوتر مطرح شد که از قضا ثابتکننده مجدد آمارهای مرکز آمار ایران بود. مشخص است این آمارها که از جمله آنها ضریب نفوذ ۱۴ درصدی اینترنت است، خوشایند مسوولان دولتی و وزارت ارتباطات نیست، اما واقعیت هم جز این نیست.
مدیرکل برنامهریزی سازمان فناوری اطلاعات این انتقاد عجیب را به مرکز آمار وارد کرده که پرسش دو سوال از مردم (آیا کامپیوتر دارند؟ و آیا به اینترنت وصل میشوند؟) ملاک خوبی برای ارزیابی وضعیت فاوای کشور نیست. قطعا ملاک دانستن تعداد کاربران اینترنت از طریق پرسش به مراتب دقیقتر از فرمولی است که تعریف کاربر اینترنت را فردی معرفی میکند که یک بار در سال به اینترنت متصل شود.
شاید باید از مسوولان سازمان فناوری اطلاعات پرسید که در طی این سالها برای توسعه اینترنت چه کردهاند که انتظار آمارهای بالای ۴۰ درصد را دارند؟ وقتی يك سرویس مهم پست الکترونیکی مسدود میشود و مسوولان سازمان فناوری اطلاعات به جای پیگیری حقوق کاربران ایرانی از رسانهها میخواهند که موضوع را دنبال نکنند، واقعا چگونه باید انتظار داشت که آمارهای استخراج شده از مهمترین مرکز آماری کشور و مهمترین آمارگیری این مرکز مورد تردید قرار نگیرد؟