گمشدن اطلاعات موجود در اینترنت بهدلیل ناتوانی موتورهای جستوجو و مخصوصاً گوگل در یافتن این دادهها منجر به ایجاد سیاهچالههای اطلاعاتی میشود.
به گزارش افتانا (پایگاه خبری امنیت فناوری اطلاعات)، جستوجوی گوگل این روزها تبدیل به اولین و اصلیترین روش برای یافتن اطلاعات از اینترنت توسط بشر شدهاست؛ حال آنکه این روش از جستوجو و یافتن اطلاعات، ایراداتی دارد که ماهیت اینترنت را با توجه به تعریفی که از آن سراغ داریم، تهدید میکند. درصورتیکه راهحلی برای این مشکلات اندیشیدهنشود و هر روز شاهد رشد بیشتر آنها باشیم، مقابله با آنها بسیار سخت خواهدشد. بزرگترین تهدید موجود، عدم توانایی موتورهای جستوجویی نظیر گوگل برای شناسایی و ایندکسکردن اطلاعاتی است که در وب جهانی وجود دارند و رشد هرچه بیشتر این مشکل منجر به ایجاد سیاهچالههای اطلاعاتی خواهد شد.
سیاهچاله اطلاعاتی چیست؟
سیاهچاله اطلاعاتی به دادههای موجود در اینترنت اطلاق میشود که موتورهای جستوجو قادر به شناسایی، ایندکسکردن و جستوجوی آنها نیستند و با رشد هرچه بیشتر حجم این دادهها که بهمعنای بزرگتر شدن سیاهچاله است، آینده برای کسبوکار جستوجوی گوگل که شاهرگ درآمدزایی این کمپانی است، تاریکتر میشود. این اطلاعات همان دادههایی هستند که درون اپلیکیشنها، موتورهای جستوجو و وبسایتها با معماری یک صفحهای قرار گرفتهاند.
دلیلی که باعث میشود سیاهچاله اطلاعاتی بسیار خطرناک جلوه کند و مقابله با آن بسیار سخت باشد، نیاز روزافزون به فناوری وب است که آن را یکی از ارکان زندگی مدرن کرده و تصور عدم دسترسی به اطلاعات در زندگی آمیخته به تکنولوژی غیرقابل تحمل است. درصورتی که رشد سیاهچاله اطلاعاتی مداوم باشد و کارشناسان و متخصصان از کنار آن بیتفاوت عبور کنند، حجم اطلاعات قابل جستوجو نیز رفتهرفته کاهش پیدا میکند و در واقع بر حجم سیاهچاله افزوده خواهد شد، بهطوریکه دادهها در لایههای شخصی اینترنتی گرفتار خواهند شد و دیگر موتورهای جستوجو کارکرد پیشین خود را نخواهند داشت.
اما آیا اطلاعاتی در خصوص تعداد و نوع سیاه چالههای اطلاعاتی وجود دارد؟ همچون سیاهچالههای اخترفیزیکی که اطلاعات دقیقی در رابطه با آنها موجود نیست، شناسایی دقیق ماده سیاه اطلاعاتی نیز دشوار است، ولی به روشی مشابه که توسط اخترفیزیکدانان مورد استفاده قرارمیگیرد، میتوان تأثیر سیاهچاله اطلاعاتی را در دنیای اینترنت لمس کرد؛ برای مثال نگاهی به درآمد حاصل از تبلیغات در جستوجوی اینترنتی که میتوان بهوضوح به تأثیر این پدیده پی برد.
از زمان تولد گوگل در اواخر دهه ۹۰ میلادی، جستوجو بخش بزرگی از درآمد کسبشده در حوزه تبلیغات دیجیتال را به خود اختصاص دادهاست، اما در سال ۲۰۱۶ میلادی گزارش منتشرشده توسط IAB حقیقتی جالب توجه را زیر ذرهبین برد؛ این مؤسسه اعلام کرد که برای اولینبار در تاریخ گوگل، تبلیغات در جستوجو که اصلیترین منبع درآمد این غول اینترنتی است دچار افول شده و کاهش درآمد از این حوزه به سراغ گوگل آمدهاست. حال آنکه در نقطه مقابل، فیسبوک بهعنوان یک موتور مولد سیاهچاله اطلاعاتی، شاهد رشد درآمد تبلیغاتی بودهاست.
شبکههای اجتماعی
شبکههای اجتماعی نفوذ گستردهای در فضای وب دارند بهطوریکه بر اساس آخرین آمارها بیش از ۳۱ درصد کاربران اینترنت حداقل یک حساب کاربری در یکی از شبکههای اجتماعی موجود دارند. از سوی دیگر، حجم محتوایی که در شبکههای اجتماعی تولید و به اشتراک گذاشتهمیشود، بسیار شوکهکننده است. برای مثال در فیسبوک، توییتر و اینستاگرام طی یک دقیقه بیش از ۴ میلیون پست ایجاد میشود و در همین بازه زمانی در مجموع بیش از ۴۰۰ ساعت ویدیو در یوتیوب آپلود میشود. گوگل در طول یک دقیقه پذیرای بیش از ۳ میلیون جستوجو است.
شبکههای اجتماعی بهعنوان منابع غنی اطلاعات بهصورت خصوصی اداره میشوند و در واقع مرزبندیهای خاص خود را دارند. هرچند محتوای فیسبوک و زیرمجموعه آن، اینستاگرام از طریق جستوجوی گوگل در دسترس است؛ اما تصمیم مارک زاکربرگ برای عدم نمایش محتوای شبکههای اجتماعی در نتایج جستوجوی گوگل میتواند بخش بزرگی از محتوای اینترنت را از دسترس موتورهای جستوجو خارج و درنتیجه به حجم سیاهچاله اطلاعاتی اضافه کند. این موضوع برای سایر شبکههای اجتماعی نظیر توییتر نیز متصور است. هریک از شبکههای اجتماعی میتوانند تبدیل به مجموعه مستقل متشکل از حجم گستردهای از اطلاعات غیرقابل دسترس برای موتورهای جستوجو شوند.
اپلیکیشنها نیز بخشی از سبک زندگی مدرن در دنیای دیجیتال هستند که با تولد گوشیهای هوشمند به زندگی کاربران پا گذاشتهاند. مشکل اپلیکیشنها منفک بودن اطلاعات آنها از محتوای قابل جستوجوی اینترنت است. اپلیکیشنها پس از رونمایی آیفون توسط اپل در پاسخ به محدودیتهای موجود در گوشیها توسعه یافتند. موتورهای جستوجو به کدهای کامپایل شده در اپلیکیشنها دسترسی ندارند، چراکه رباتهای مورد استفاده در موتورهای جستوجو تنها به مرورگرها محدود شدهاند و نمیتوانند خارج از دنیای مرورگرهایی که خود یک اپلیکیشن هستند، حرکت کنند.
میتوان نتیجه گرفت که بخش بزرگی از اطلاعاتی که شما در گوشیهای هوشمندتان وارد میکنید، جزو اطلاعات سیاهچالهها است. بر اساس آمارهای ارائهشده، کاربران بیش از ۸۵ درصد از زمان خود طی کار با گوشیهای هوشمند را با اپلیکیشنها صرف میکنند که بهمنزله محصور کردن اطلاعات در جزیرههای غیرقابل دسترس برای موتورهای جستوجو است.
با وجود پیشرفت خارقالعاده و رشد نیاز مرورگرهای اینترنتی و تعریف مفاهیم جدید که همراه با افزایش سرعت نقلوانتقال اطلاعات است، قوانین حاکم بر دنیای اپلیکیشنها هنوز متعلق به سال ۲۰۰۷ میلادی و تولد گوشیهای هوشمند است.
معماری وبسایتهای یک صفحهای
شاید به نظر برسد که استفاده از فضای وب و انواع وبسایتها بتواند در مقایسه با اپلیکیشنها وضعیت بهتری برای جلوگیری از ایجاد سیاهچالههای اطلاعاتی ایجاد کند، اما رواج نگاه مینیمال به طراحی وبسایت که نتیجه آن افزایش وبسایتها با طراحی یکصفحهای است، باعث شد این روش نیز به نفع افزایش حجم سیاهچالههای اطلاعاتی عمل کند. صفحات وب اینچنینی نیز عملکرد شبیه اپلیکیشنها دارند و اطلاعات را در یک حباب اختصاصی نگه میدارند. در وبسایتهای یکصفحهای، اطلاعات درون تگهای HTML در دسترس نیستند و پشت کدهای جاوااسکریپت قرار میگیرند که توسط موتورهای جستوجو غیرقابل شناسایی و ایندکسکردن هستند.
البته گوگل موتور جستوجوی خود را بروزرسانی میکند تا از این طریق بتواند اطلاعات موجود در پشت کدهای جاوا اسکریپت را مشاهده کند، اما بهمنظور شناسایی توسط گوگل نیز باید بر اساس معیارهای طراحی گوگل به توسعهی وبسایت پرداخت و این موضوع برای همه امکانپذیر نیست. بهطور حتم استفاده از طراحی یک صفحهای مزایایی برای توسعهدهندگان در بردارد که همانا کاربرپسند بودن این وبسایتها است، حال آنکه استفاده از این طراحی تنها به ضرر گوگل نیست و خود توسعهدهندگان نیز به دلیل SEO ضعیف و دیدهنشدن در موتورهای جستوجو، بخشی از کاربرانی را که از طریق موتورهای جستوجو جذب وبسایت میشوند از دست میدهند.
نگاهی به آینده
درصورتیکه روند افزایش حجم سیاهچاله اطلاعاتی همچنان ادامه داشتهباشد، جستوجو که میتوان آن را هسته اصلی اینترنت و اصلیترین روش برای یافتن اطلاعات خواند، زیر فشار سیاهچاله اطلاعاتی نابود خواهد شد. البته آینده نشان خواهد داد که گوگل و سیاهچاله اطلاعاتی چگونه در مقابل هم قرار خواهندگرفت.
برای این موضوع دو پیشبینی متصور است. نخست اینکه؛ جستوجوی گوگل همچون گذشته باقی میماند و تولیدکنندگان داده برای سیاهچاله اطلاعاتی تغییر خواهند کرد. اپلیکیشنها قابلجستوجو هستند و حتی میتوانند با SEO بهتر منجر به دیدهشدن محتوای درونی در جستوجوی گوگل شوند. شبکههای اجتماعی همچون همیشه درهای خود را به روی موتورهای جستوجو باز گذاشتهاند و معماری صفحات مبتنیبر یک صفحه با رعایت اصول SEO کار موتورهای جستوجو را تسهیل میکنند.
سناریوی دوم، مرگ جستوجوی گوگل و تولد فناوری جدیدی برای جایگزینی این سرویس است. تکنولوژی جدید باید توانایی جستوجوی محتوا از درون سیاهچاله اطلاعاتی را داشتهباشد و همین فناوری باعث خواهدشد تا گوگل به حاشیه راندهشود. جستوجوی فیسبوک به اصلیترین گزینه جستوجو در میان شبکههای اجتماعی تبدیل خواهدشد و مفهوم وب که امروز میشناسیم به مردابی تبدیل خواهدشد.
البته این تغییرات به یکباره اتفاق نخواهند افتاد و تغییرات بهمرور تحولات اساسی را شکل خواهند داد. بهوضوح در سالهای آینده شاهد رقابتی شدید بین کمپانیهای بزرگ حوزه تکنولوژی خواهیمبود که هدف از آن، بهدست آوردن عنان بازار تبلیغات دیجیتال بهدلیل درآمد سرشاری است که این حوزه برای کمپانیها به همراه دارد.